خاله بمن و پسرش
سلام مامانی
آخر هفته ای رفتم پیش مامان بزرگ و دیداری تازه کردم. دو هفته ای می شد که نرفته بودم دیگه خیلی دلتنگ بودم. مخصوصا اینکه خاله بمن هم عبدالرب رو برده بود یزد واسه عمل قلبش. هفته قبل برگشتن دکتر بهشون گفته بود یه هفته دیگه بیان. این هفته ای که رفتم دوباره برگشته بودن دکتر، آخرشم ندیدمشون.
عبدالرب الان تقریبا یکسال و هشت ماهشه ولی به خاطر ناراحتی قلبی که داره خیلی ضعیف مونده و هنوزم پا نگرفته و خودش تنهایی نمیتونه راه بره
شکر خدا عملش به خیر گذشت مامان جان. خدا کنه زودتر خوب بشه و برگردن خونشون.
الله تمام مریضا و مجروحای امت محمد صلی الله علیه و سلم رو شفا بده.......
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی