ساجد کوچولوساجد کوچولو، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

امانتی خدا

بالا بردن فرهنگ ديني كودك

1392/3/27 0:25
نویسنده : raja
242 بازدید
اشتراک گذاری

كودكان در حالي متولد مي شوند كه همچون صفحه اي سفيد هستند، صفا و پاكي افكارشان و برخوردشان را چيزي تيره نمي كند و تمامي معاني پاكي و بي گناهي را با خود حمل مي كنند و پدران و مربيان مسؤليت پر كردن اين صفخه با افكار سالمي كه در خور و شايسته ي اين كودكان است را بر عهده مي گيرند تا جواناني توليد كننده و داراي كارايي مناسب در جامع باشند و ودليلي از دلايل پيشرفت و ترقي آن گردند، و فرهنگ ديني از مهمترين چيزهايي است كه بر پدران و مربيان واجب است آن را درنفس كودك بكارند چون اساس فرهنگ و منبع راه و روش راست و مستقيم است.

فرهنگ ديني مطلوب چيست؟

منظورمان از فرهنگ ديني در طفل، كاشتن مباني صحيح عقيدتي و بالا بردن معاني ايماني و آگاه ساختن او از نعمتهاي الهي و عجائب قدرتش و نوآوري در خلقتش و توصيف كردنش با ويژگيهاي كمالي است.

و همچنين ياد دادن مبادي احكام فقهي به كودك و آگاه ساختن او از اعمال و اخلاق خوب وبد و نوراني ساختن فكر او با سيره ي نبوي صلي الله عليه و سلم و همچنين سيره و روش زندگي ائمه و نيكان با آنچه كه مناسب ادراكات عقلي و استعدادهاي فكري اوست، را شامل مي شود.
علاوه برآن آگاه ساختن كودك از آنچه كه در اطرافش جريان دارد و خطرات و بلاهايي كه مسلمان ها را در بر گرفته است و بينا ساختن او از كيد و مكر دشمنان مسلمانان و كينه هاي آنها نسبت به مسلمين از آن جمله كينه ي يهود و مجوس و غيره كه تمام تلاش خود را مي كنند تا اين كينه ي خود را نسبت به اسلام و مسلمين، به كودكان شان نيز تلقين كنند و مبادي دينهاي گمراهشان رادر نفس آنها بكارند. پس چرا كودك مسلمان در يك وادي رشد مي كنند در حاليكه امت مسلمان در وادي ديگري قرار دارد؟

و اين به معناي دور شدن او از علوم ضروري دنيايي كه براي خدمت كردن به جامعه و امتش مي باشد، نيست بلكه مراد و هدف چسپيدن به فرهنگ ديني ومطلوب و هدفي از اهداف شرعي است.

اهميت كاشت فرهنگ ديني در مرحله ي طفوليت:


اول: مرحله طفوليت مرحله صفا و خالي بودن فكر است و توجيح ديني كودك در دلش فراخي و در فكرش جايي و در عقلش مكان پذيرشي را ايجاد مي كند.

دوم: مرحله ي كودكي مرحله اي است كه در آن ملكه هاي باهوشي و زيركي و حفظ و يادگيري شعله ور مي شوندو شايد كه همه ي اينها به دليل كمی غم ها و ناراحتيها و مشغوليت هايي است كه در مرحله هاي بعد، دل را به خود مشغول مي سازد، پس بهره بردن از اين ملكات و توجيه صحيح آنها واجب است.

سوم: دوره كودكي دوران پاكي و بي گناهي است، كودك به افكار مخرب و ويرانگر پوشيده نيست و فكرش را اميال فكري فاسدي كه او را از توجه به جنبه ديني باز مي دارند، آلوده نكرده است. بر خلاف آن اگر توجيه كمي در مراحل پاياني انجام شود در او افكاري شكل گرفته است كه آنچه از فرهنگ ديني را كه مي خواهد در وي قرار گيرد دگرگون مي كند بدون آنكه چيزي از آنها را قبول نمايد .

چهارم: دنيا در سايه ي جهاني شدن جديد مانند روستاي كوچكي شده است و افكار متضاد و گوناگون و آنچه كه او رااز دين باز مي دارند يا عقيده اش را مشوش مي كنند، از هر طرف به فرد مسلمان هجوم آورده و با او برخورد مي نمايند پس واجب است كه مسلمانان با فرهنگ ديني مسلح شوند تا از امور خود آگاهي يابند و با اين افكار بوسيله انديشه اي آگاه رو به رو شوند.

پنجم: كاشت فرهنگ ديني در اين دوره تاثير زيادي دربر پايي راه و روشش و پايداري حوبش در آينده خواهد شد پس در نتيجه رشد سالمي خواهد داشت و نسيت به پدر و مادر مهربان مي شود و عضوي فعال در جامعه مي گردد.

ششم: فرزندان رعيتي هستند كه خداوند از پدرانشان، مربيانشان، خانواده ها يشان، اجتماعشان خواسته تا از آنها مراقبت و نگهداري كنند وهمه ي اينها درقبال رعيتشان مسئول هستند و در مفابل كم روي و يا بي توجهي به آنها مورد حساب و كتاب قرار مي گيرند، همانگونه كه اگر كه نيكي و محكم كاري كنند اجر گيرندگان خواهند بود.


عوامل مؤثري كه بر اميال و جهت هاي فرهنگي كودك تاثير مي گذارند:


اميال فرهنگي كودك از عوامل متعدد داخلي و خارجي تاثير مي پذيرد كه مهمترين آنها عبارتند از:


اميال فرهنگي والدين: اميال و خواهشات فرهنگي كودك بالتبع و غالبا بر گرفته از تمايلات فرهنگي والدينش خواهد بود پس اگر والدين به فرهنگ ديني آنها توجه كنند و مقداري از وقت و تلاش خود را براي آن قرار دهند بدون شك اين امر باعث توجه كودك به اين ناحيه خواهد شد اما اگرتوجه پدر و مادر فقط به علوم خالص دنيايي و انديشه در امور شهواني و مصالح دنيوي باشد و سخن شبانه روزي آنها حول ماشين ها و تلفنها و آباداني هاو ساخت و سازها و گفت و شنودها باشد و يا توجه آنها فقط به امور بي ارزش و حرام شده باشد و– العياذ بالله – همانگونه كه خداوند يلند مرتبه مي گويد {فقط ظاهر دنيا را مي شناسند و از آخرت غفلت دارند} پدر و مادر در غفلت از علوم آخرت زندگي بكنند همه ي اينها تاثير منفي بر خواهشات فرزندانشان از ناحيه فرهنگي مي گذارد پس چه بسيار كودكاني كه رذيلت ها و امور اخلاقي زشت را كه در مرحله ي كودكي از پدر ومادر ديده و ياد گرفته اند و همه به خاطر ان بوده كه پدر مادر آنها گمان برده اند كه كودك در اين مرحله سني به چنين اموري توجه نمي كند.

تاثير اختلافات و مشكلات خانوادگي در مقابل فرزندان: اين امر پاكي فكر آنها را آلوده مي كند و صفا و آرامش ذهنشان را مشوّش مي گرداند و توجهات فرهنگي آنها را پراكنده مي كند. پس دور كردن كودك از چنين فضايي واجب است وبه نحوي كه پدر و مادر در گوشه اي خلوت و تنها، در مكاني خاص به حل مشكلات بين خودشان بپردازند.

پيامها و برنامه هاي مختلف تلويزيوني: در كودك جهت هاي فكري متعددي مي كارند پس واجب است كودك را از برنامه هايي كه فكر ديني او را مشوش و آشفته و پاكي عقيده اش را آلوده مي كنند ودر او آوازها و جهات فكري ضد راه و سلوك پايدار اسلامي به صورت مستقيم يا غير مستقيم ايجاد مي كنند، دور كنيم.

دوستان و ياران: كودك از جهت گيريهاي فكري آنها تاثير فراواني مي گيرد پس بايد همنشيني با همت والا براي او انتخاب شود و كودك را از كساني كه توجه آنها به چيزهاي بي ارزش است دور كرد و از اينجا اهميت انتخاب همسايه اي بوجود مي آيد كه انسان به زندگي در كنار آنها و مصاحبت فرزندانش با هم سن و سالانش از آن خانواده ها اعلام رضايت خواهد كرد.

توجهات فكري پيشرفته در موعد و زمان آن: شايسته است كه از امور عاطفي و جنسي يا قضاياي جوانان و به بلوغ رسيدگان سخني به ميان نيايد تا افكاري كه موعد آنها فرا نرسيده در او ايجاد نشود كه اين امر او را از از توجه به فرهنگ ديني مطلوب دور مي كند.

توجه به لهو ولعب ها وموسيقي و ترانه: و چاره اي نيست جز دور كردن كودك از گوش دادن به ترانه ها و آلات لهو و لعبي كه در او سهل انگاري را به ارث مي گذارند و بذرهاي عشق و عاشقي را مي كارند و او را از ياد خداوند باز مي دارند، خداوند بلند مرتبه مي فرمايد {و از مردم ، هركس لهو ولعب وسخنان پوچ را بخرد از راه خدواند گمراه مي شود}.



وسايل بالا بردن و رشد فرهنگ ديني در كودك:

اينجا تعدادي روش و وسايل جهت ارتباط و رساندن نعاليم و معلومات ديني به كودك و بالا بردن او به سطح فرهنگي در اين راستا وجود دارد كه مهمترين آنها عبارتند از:

اول: تلقين مستقيم، به عنوان مثال در تلقين مستقيم كودك مي توان از حفظ وياد دادن سوره هاي قرآن كريم نام برد (كه اين مورد مي تواند) به روش تكرار خواندن سوره ها توسط والين و گوش كردن بچه باشد يا با تكرار كودك پشت سر آنها و يا كمك گرفتن از وسايل جديد در آن مورد مانند نوارهاي صوتي قاريان خردسال كه نفوس كودكان رابه قراءت آنها سوق مي دهد و قرآن كريم چيزي است كه بايد و شايسته است كه به كودكان تلقين شود به خاطر گفته ي رسول خدا صلي الله عليه وسلم: (به كودكانتان قرآن را ياد دهيد براستي كه اولين علم از عاوم خداوند كه شايسته ي ياد دهي و تعليم است قرآن مي باشد).

بعضي از پژوهشهاي جديد ثابت كرده است كه بچه هر آنچه را كه در مراحل ابتداي كودكي بر او تكرار شود به خوبي جذب كرده و ياد مي گيرد حتي زماني كه جنيني در شكم مادر در ماههاي پاياني وضع حمل است . يكي از مادران در ماههاي پاياني وضع حمل خود اقدام به استماع شبانه روزي آيات قرآن كرده است در نتيجه كودكش به لطف وبركت خداوند در همان اوايل كودكي قرآن را به خوبي حفظ كرده است.

علاوه بر آن مي توان به او شهادتين و بعضي معلومات عقيدتي ساده و و اضح و بعضي از احاديث رسول صلي الله عليه و سلم و بعضي آثار كوتاه كه بر گرفته از اهل علم است را تلقين كرد تادر ذهنش رسوخ كنند و همتش را بالا برند و راه و روشش ر ا در اينده پاك گردانند.

دوم: برپايي كتابخانه اي مخصوص كودكان در منزل، كه شامل مدارك و نيازهاي فرهنگي و آنچه مناسب آنهاست، باشد كه درآن (كتابخانه) موارد زير بايد رعايت شود:


توجه به ناحيه ي قصه و داستان، و آن كتابخانه بايد شامل كتابهايي از رواياتي در مورد زندگينامه ي پيامبر صلي الله عليه و سلم و روش زندگي ائمه و نيكو كاران باشد چرا كه قصه، خيلي سريع در ذهن جاي مي گيرد تا موقف و جايگاه آن بزرگان، پيشوا و مقتداي كودك در راه و روشش در آينده باشد.

تنوع و نوگرايي: توجه فقط به يك جانب و يا تنبلي در نوآوري و نوسازي كتابخانه باعث ملال و آزردگي كودك و خسته شدن از مطالعه مي گردد پس شايسته است كه كتابخانه علاوه بر ناحيه ي داستاني شامل كتابچه هاي جذاب و ساده اي باشد كه به تهذيب ناحيه اخلاقي كودك توجه نمايند و هر چند وقت يكبار بر اساس نياز كودك، تغيير و (داراي مطالب) جديد شود.


رنگهاي جذاب: به ناچار بايد رنگها كه باعث شدت آگاهي كودك مي گردند و توجه او را بيشتر مي كنند انتخاب شوند تا روحيه ي قراءت را برايش باز كنند و تاثير عالي از كتابخانه بر او به جا گذارند و به شدت خواستار زمانش شوند.

تنظيم (منظم بودن): هر بحث و مجالي بايد در رديف و دسته خاص خود قرار گيرد تا ذهن كودك را مشتت و مضطرب نگرداند و مفاهيم مختلف در ذهنش مخلوط و درهم نشود و بايد به نظم در هر چيزي عادت داده شود.

كتابخانه بايد شامل نوارهاي صوتي مخصوص كودكان نيز باشد مانند: سرودهاي كودكان (از قبيل سرودهايي در مورد اركان ايمان و اسلام و سرود هاي زيبا و جذاب و شيرين) و نوارهاي قرآني با صداي قاريان دوست داشتني براي كودك، نوارهاي داستاني جذاب و شيرين و ساده و علاوه بر آن فيلم هاي اسلامي مخصوص كودكان.

كتابخانه بايد شامل وسايل جديد يادگيري براي ارتباط با علوم و تعاليم باشد مانند: جعبه هاي پخش شونده و جمع شونده و كارتهايي كه شامل معلومات جديد ديني هستند و جورچينها و كارتهايي با سؤالات جالب و ساده مخصوص كودكان.

اختصاص زمان خاصي براي كتابخانه: انتخاب اين زمان براساس زمان فراغت و پذيرش كودك است و مجبور و منحصر به زماني كه مطالعه در آن لازم نيست، نشود و در آنچه كه خوانده است پيگيري روزانه شود و در آنها با كودك بحث و مناظره گردد تا به ادامه دادن آن و (مطالعه) بيشتر تشويق شود.

كتابخانه بايد در اتاقي مستقل وبا آرامش زياد، منظم وبا فضاي مناسب و وسايل راحت باشد.

سوم: بر پايي مسابقات ديني بين كودك و برادران و همسايگانش، در اين زمينه مي توان از برگه ها و كارتهاي سؤال و جواب و يا شركت كودك در مسابقات عمومي و يا مسابقات فرهنگي كه باشگاهها و مراكز تايستاني بر گذار مي كنند، استفاده كرد.

چهارم: آويزان كردن لوحه ها و تابلوهاي نصب، كه شامل آيات قرآن و احاديث نبوي و سخنان بر گرفته از ائمه و نيكان و معلومات ديني ديگري هستند، تا با تردد فراوان بر آنها ملكه ذهنش شوند و هر چند بار اين عمل تكرار گردد.

پنجم: همراه كردن كودك در ديدار از بزرگان و طالبان علم، تا به همنشيني با اهل علم عادت كند و فرهنگ آنها را فرا گيرد و به روش آنها متمايل گردد و روش نيكو شنيدن و راههاي سؤال پرسيدن و طلب فتوا كردن را بياموزد و به طور كامل و جدي وارد قلبش شود. همچنين همراه كردن كودك در مساجد و حلقه هاي علمي تا به شنيدن قرآن كريم و درسهاي علمي عادت كند.

ششم: ياد آواري دائم كودك به فضل و بزرگي علم و بزرگي پاداش و جايگاه عالم و طالب علم و يادآوري موقف علماء و بلندي مرتبه ي آنها.

هفتم: برانگيختن و تشويق از نوع مادي و معنوي، مانند تعريف و بالا بردن كودك - بدون مبالغه – در مقابل برادران و دوستانش و ياد آوري آنچه كه در مجالهاي فرهنگي برايش محقق شده است و تشويق او به ادامه و استمرار،‌ يا تشويق مادي كه براي هر سوره يا حديث و يا حكمتي كه ياد گيرد تخصيص داده مي شود، جايزه ي مادي و مشخصي كه باعث تشويق مي شود .

هشتم : تلاش مربي براي كشف نواحي نوآوري نزد كودك و تشويق او بر تلاش و كوبيدن دروازهاي تلاش در فنون مختلف فرهنگي و تشويق او در نوآوريهايش هر چند كوچك باشند.


سایت خانواده خوشبخت

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امانتی خدا می باشد